تئوری بازی که به آن نظریه بازی نیز میگویند، با ارزهای دیجیتال ارتباط تنگاتنگی دارد و در اکثر موارد بخشی از پلتفرمهای بلاکچینی است که نادیده گرفته میشود. این تئوری در امنیت پلتفرمها نقش بسیار مهمی دارد و رونق گرفتن توسعه تئوری بازیها با افزایش علاقه و گسترش پلتفرمهای بلاکچینی رابطه مستقیمی دارد. این موضوع یک حوزه جدیدی را به نام “اقتصاد ارز دیجیتال (Cryptoeconomics)” ایجاد کرده که تئوری بازی در آن نقش مهمی را ایفا میکند. در واقع نقش تئوری بازی در حوزه اقتصاد ارز دیجیتال، شناخت و درک مولفههای اصلی تعاملات بین بازیکنان در پلتفرمهای مبتنی بر ارز دیجیتال است. در فضایی که اقتصاد ارز دیجیتال بر آن حاکم است، میتوان تعامل بین بازیکنان را با استفاده از اصول و قواعد نظریه بازیها تحلیل کرد و به نتایج جالبی رسید.
نظریه بازی مکانیزم اصلی فناوری بلاک چین است. این تئوری به ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین اجازه می دهد تا اختلالات شبکه را مدیریت کرده و از یکپارچگی پایگاه داده توزیع شده اطمینان حاصل کنند. نظریه بازی علم مطالعه تصمیم گیری منطقی توسط بازیکنان در پارامترهای تعریف شده یک سیستم است. این نظریه از مدل ریاضیات کاربردی پیروی می کند و بنابراین می تواند در اقتصاد، روانشناسی، منطق و سیستم های غیرمتمرکز اعمال شود. به طور کلی، نظریه بازی را می توان به عنوان یک عالم کوچک از رفتار انسان (تحت شرایط خاص) در نظر گرفت، جایی که مکانیسم ها و ساختارهای انگیزشی خاص می تواند منجر به رفتار منصفانه و قابل پیش بینی توسط شرکت کنندگان شود. در سناریوی پایه نظریه بازی ها ۳ جزء اصلی وجود دارد بازیکنان، استراتژی ها و عواقب وجود دارد. بازیکنان معامله گرانی هستند که در بازار تصمیم می گیرند. استراتژی ها اقداماتی هستند که معامله گران با در نظر گرفتن تصمیمات کارآمد سایر بازیگران انجام می دهند. پیامدها نتیجه اقدامات بازیکنان سیستم است که با استفاده از مکانیسم های تشویقی مناسب می توان آنها را در جهت خاصی هدایت کرد.
علیرغم مزایای ساختارهای تشویقی و عناصر نظریه بازیها که میتوانند موجب تحریک رفتار صادقانه در شبکه بیتکوین شوند، مسائل نگرانکنندهای هنوز وجود دارند که باید به آنها توجه کرد. تمرکز زایی در ماینینگ که نتیجه عملکرد استخرهای ماینینگ است ممکن است باعث شود تا حالت تعادل نش سیستم بیتکوین با یک حمله ۵۱ درصدی دور زده شود. اینجا نقطهای است که ماینرهای شرور با داشتن توان پردازشی بیشتر از ۵۱ درصد از اعضای شبکه میتوانند فورکهای جدیدی در یک زنجیرهبلوک به وجود بیاورند. از همین رو برخی فکر میکنند وجود مکانیسمهای تشویقی چندان هم ضروری نیست و یا لااقل باید آخرین دستاویز پلتفرمهای رمزارزی باشد. درواقع مسئله قابللمس در اینجا که توسط منتقدان هم به آن اشاره میشود عدم امکان اندازهگیری دقیق و علمی میزان موفقیت مدلهای نظریه بازیها در پلتفرمهای رمزارزی است. بخشی از پیشفرضهایی که با استفاده از نظریه بازیها در پلتفرمهای رمزارزی میپذیریم وابسته به رفتار صادقانه یا غیر صادقانه تعداد مشخصی از افراد در این پلتفرمها است.
نتیجه گیری :
استفاده کلی تئوری بازی در ارز دیجیتال برای بررسی رفتار انسانها و تصمیمگیری منطقی آنها است. بر این اساس، مدل تئوری بازی باید همیشه در طراحی سیستمهای توزیعشدهای مانند ارزهای دیجیتال در نظر گرفته شود. به لطف ترکیب متعادلی از رمزنگاری و تئوری بازی، الگوریتم اثبات کار موفق شد تا با ایجاد بیت کوین، یک سیستم اقتصادی غیرمتمرکز ایجاد کند که مقاومت بالایی نسبت به حملات دارد. این امر برای رمزارزهای دیگر نیز صدق میکند و تئوری بازی میتواند در بلاکچینهای گواه اثبات سهام نیز استفاده شود. تنها تفاوت این بلاکچین نحوه انجام تراکنشها و تأیید بلوکهاست. در نظر داشته باشید که این میزان امنیت و مقاوت بلاکچین به پروتکلهای آن مربوط است و به طور مستقیم از تعداد شرکتکنندگان در شبکه تأثیر میپذیرد. شبکههایی با توزیع بیشتر قابل اعتمادتر از شبکههای کوچک هستند.