اگر مدتی است که سعی میکنید تحلیل تکنیکال یاد بگیرید تا بتوانید چارت های قیمتی را بررسی و تحلیل کنید، حتما تا الان اسم خط روند به گوشتان خورده است. خط روند یا ترند لاین (Trend Line) یکی از اصلی ترین و پر کاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب می آید. رسم خط روند به صورت گسترده در بازار سهام و ارزهای دیجیتال به کار میرود و توسط بسیاری از تریدرها و سرمایه گذاران استفاده میشود. یادگیری رسم خط روند یا ترند لاین و استفاده از آن برای خرید و فروش کار چندان پیچیده و دشواری نیست، اما متاسفانه اغلب تریدرها در ترسیم آن کمی مشکل دارند و نمیتوانند به خوبی از آن استفاده کنند.
غالبا، تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) به شناسایی رمز ارزهای خوب کمک میکند، اما نتیجه استفاده از تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)، تعیین نقاط ورود و خروج از معامله ارز دیجیتال است. تحلیل تکنیکال رمز ارزها شامل دنبال کردن الگوهای نموداری حاصل از تاریخچه قیمت برای تعیین حرکت بعدی در آینده است. این تحلیل در واقع از ایده تکرار دوباره و دوباره پترنها روی تایمفریمهای مختلف چارتها نشات گرفته است. از آنجایی که این الگوها دائما تکرار میشوند، از آنها میتوان برای تعیین نقاط ورود و خروج معامله استفاده کرد. در واقع تحلیل تکنیکال سطح قیمتی مناسب برای سرمایه گذاری و زمان درست برداشت را مشخص میکند. بنابراین، تحلیل تکنیکال برای تعیین سود و ضرر معاملات ضروری است. همانطور که گفتیم، ترند لاین یکی از پاییهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال که به این کار کمک میکند.
همانطور که از نامش مشخص است، از ترند لاین برای تعیین مسیر روند استفاده و در امتداد نقاط حساس قیمت رسم میشود. در صورت صعود قیمت، خط روند نیز شیب رو به بالا میگیرد و با نزول قیمتها، شیب این خط به سمت پایین کشیده خواهد شد. مهمتر از همه اینکه خطوط روند برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت کاربرد دارند. سطح حمایت (Support) جایی است که فروش فروشندگان متوقف و خرید خریداران آغاز میشود. در این سطح، عدم تعادل میان خریداران و فروشندگان به سمت خریداران تمایل د.ارد در نتیجه، معمولا شاهد افزایش مجدد قیمت پس از لمس خط حمایت هستیم.
خطوط روند به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: روند صعودی یا همان آپترند (Uptrend) و روند نزولی یا همان داونترند (Downtrend). خط روند صعودی، همانطور که از اسمش پیداست، از موقعیتی پایین در نمودار، به جایگاهی بالاتر ترسیم میشود و دو یا چند نقطه را به هم متصل میکند. از آن طرف هم، روند نزولی از جایگاه بالاتر به موقعیتی پایین تر در نمودار رسم میشود و دو یا چند نقطه را به هم وصل میکند. در نتیجه، تفاوت این دو روند در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده میشود. به بیان دیگر، رسم خط روند صعودی، با استفاده از پایین ترین نقاط نمودار انجام میشود که یعنی کف نمودارها در سطحی بالاتر تشکیل میشود. از طرف دیگر هم، رسم خط روند نزولی، با استفاد از بالاترین نقاط نمودار انجام میشود که یعنی سقف نمودارها در سطحی پایین تر ایجاد میشود.
نتیجه گیری :
خطوط روند میتوانند به معاملهگر بینشی عالی ارائه دهند اما اگر به درستی استفاده نشوند، میتوانند سیگنال های نادرست نیز تولید کنند. معاملهگر باید از موارد دیگر مانند سطوح حمایت و مقاومت یا تجزیه و تحلیل اوج قیمت و قعر برای تایید شکست این خط استفاده کند. در حالی که این خطوط به یک جنبه بسیار محبوب در تحلیل تکنیکال تبدیل شدهاند، آنها تنها ابزاری برای ایجاد، تجزیه و تحلیل و تایید یک روند هستند. خط روند صعودی در نمودار بالا VeriSign (VRSN) چهار بار لمس شد و به نظر یک سطح حمایت معتبر بود. حتی با این که روند در ژانویه ۲۰۰۰ شکسته شد، پایینترین سطح واکنش قبلی حفظ شد و این مسئله به معنی تایید شکست خط نبود. علاوه بر این، سهام قبل از شکست ترند لاین خود بالاترین قیمت جدیدی را ثبت کرد. شکست خط روند نباید نتیجه نهایی را صادر کند، بلکه باید صرفاً به عنوان یک هشدار باشد که تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد. با استفاده از شکست خط روند برای هشدارها، سرمایهگذاران و معاملهگران میتوانند به سیگنالهای تاییدکننده دیگر برای تغییر احتمالی روند توجه بیشتری داشته باشند.